نوروز بهعنوان سنتی تاریخی، در ابتدا بهعنوان جشنی به پاس آغاز بهار و رویش مجدد نعمات الهی برگزار میشد اما سالها بعد با کمرنگشدن جشن مهرگان، بهعنوان بزرگترین جشن ایران باستان، و آغاز سال شمسی قرار گرفت. پادشاهان مختلف از این مراسم بهعنوان نوعی تفاخر و فخرفروشی سود میبردند. حکومتهای تابعه و رعیتها نیز باید برای پادشاه در این روز هدیه میآوردند، پادشاهان تلاش میکردند تا با هرچه عظیمتر شدن این مراسم و بالطبع هدایای دریافتی، عظمت و شکوه خود و حکومتشان را به مردم و دیگر حکومتها نشان دهند. در واقع، دیگر جایی برای شکرگزاری از خالق طبیعت در این جشن نبود و این جشن تبدیل به جولانگاهی برای حکومتهای استبدادی گشته بود.
اما پس از ورود اسلام به ایران، نوروزی که تا قبل از اسلام نماد خودکامگی و فخرفروشی شاهان و حکومتهایشان بود، به مرور زمان بهعنوان نشانهای معنوی، اجتماعی و طبیعی بدل گشت. این دگرگونی از توجه مؤمنین به احادیث و سیرهی ائمهی اطهار علیهمالسلام در برابر سؤال پیرامون ماهیت نوروز و همچنین ظرافت و نکتهسنجی ایرانیان در فهم منطق اسلام نشأت گرفته است. این تغییرات که باعث دگرگونی نوروز باستانی به نوروزی ایرانی- اسلامی شد به شرح زیر است:
۱ تغییر ماهیت نوروز به ارتباط با خالق هستی و پیمان با پروردگار جهانیان برای تجدید عهد بندگی
۲ تغییر مبداء سالشماری از شاهنشاهی به هجرت پیامبر، تا این نقطهی عطف تاریخ اسلام تا همیشه ماندگار شود
۳ ابقای معیار شمسی بهمنظور حفظ هویت سیاسی و ملی در مقابل معیار قمری
۴ اصرار به رعایت صلهی رحم و اصلاح ارتباط میان مردم بنابر سفارش ائمهی اطهار به این عمل خداپسندانه
۵ تبرک جستن از بقاع متبرکه و صالحین بهجای تبرک جستن به حکام مستبد
ذکر این نکته بسیار ضروری است که در موارد متعددی، ایرانیان میتوانستند به این تغییرات پشت کنند و راه مرسون باستان را پیش بگیرند، همانگونه که بنیامیه تنها با گذشت چند سال از رحلت پیامبر باز به ارزشهای جاهلی بازگشتند و نهضت برتری عرب بر عجم را به راه انداختند و یا حاکمیت زر در بینشان رواج یافت، اما ایرانیان هیچگاه در طول تاریخ پس از اسلام به دوران باستان بازنگشتند و تا به امروز در این راه ثابت قدم ماندهاند. همچنانکه امروز نیز ماهیت نوروز به جز توجه معبود به خالق هستی و آیات وجودیاش به سوی دیگری نیست.
آخرین نظرات