حضور اهل بيت عليهم السلام در مجلس شوم يزيد خود مصيبتى است بس عظيم . امام باقر عليه السلام مى فرمايد: ما را كه دورازده كودك بوديم ، در حالى كه دستانمان را به گردنمان بسته و على بن الحسين عليه السلام در ميانمان بود، وارد مجلس يزيد كردند.يك سر ريسمان به زنانى مى رسيد كه با طناب به هم بسته شده بودند، و در حالى در مجلس حاضر شدند كه سر بريده ابى عبدالله در ميان تشتى مقابل يزيد بود، و بوى خوش آن فضا را عطرآگين كرده بود. مگر مصيبتى بالاتر از اين در فكر كسى مى گنجد!
و يزيد، اشعار ابن زبعرى را خواند و بر آن ابياتى افزود، كه نشان از كفرورزى اوست و به طور صريح به انكار رسالت پيامبر خدا پرداخت و با كمال بى شرمى ، رسالت پيامبر را چيزى جز حكمرانى محض ندانست .
و زينب كبرى لب به سخن گشود و با قدرت و استوارى تمام در كاخ بيدادگرى فرياد كشيد و پرده از درون سياه و كثيف و كفرآلود او دريد و انقلاب را به درون كاخ كشاند.
او به خوبى مى داند كه كجا و كى و چگونه لب به سخن گشايد. آنجا كه يزيد از او مى خواهد كه سخنى بگويد، اشاره به امام زين العابدين عليه السلام كرده ، مى گويد: سخنگو اوست ،تا به وى بفهماند كه رهبر اين نهضت و استمرار بخش اين حركت و امام امت اوست . و آنجا كه نوبت به وى مى رسد چيزى را فروگذار نمى كند.
آن گاه كه زينب سر نورانى برادر را مى بيند، با ندايى حزن آلود و سوزنده فرياد بر مى آورد: اى حسين ، ميوه دل پيامبر، فرزند مكه و منى ، زاده زهرا برترين زنان ، فرزند دخت مصطفى …، و با اين سخن تمامى حاضران در مجلس را به گريه وامى دارد.
و پس از آن رو به يزيد كرده ، با تندى هر چه تمام بر دو نكته تاكيد مى ورزد:
1. تكيه بر انتساب رهبر اين نهضت و كاروان اسيران به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله ، كه اين نكته مهم بارها از جانب خود و امام سجاد عليه السلام و ديگر اسيران بنى هاشم تكرار گرديد و سهمى بس مهم در شكستن حلقه شديد تبليغاتى دشمن داشت .
2. مسئوليت اصلى شهادت حضرت سيدالشهداء، امام حسين عليه السلام را بر عهده شخص يزيد پليد نهاد، تا هر راهى را براى گريز وى ببندد و پس از آن خطبه رسايى خواند كه لرزه بر اندام حكومت بنى اميه انداخت و آن را از بنيان سست و منهدم ساخت .
محقق دانشمند استاد باقر شريف القرشى در اين باره مى نويسد: نواده پيامبر توانست جبروت طاغوت را در هم شكند و او را وادار به فرار و تحمل ننگ و عار سازد و به او فهماند كه هرگز پيشانى حق خواهان در برابر طاغوتيان و ستمگران خم نخواهد شد.
اين خطبه را بسيارى از تاريخ نويسان و سيره نگاران ياد كرده اند.
مضمون آن بسيار عالى و كوبنده و در نهايت رسايى و در نهايت و شيوايى است ، كه به 9 محور آن اشاره مى كنيم :
1. تبيين برخى معارف دينى كه براى جامعه آن روز كاملا ناآشنا بود، مانند مسئله مهلت يافتن ستمگران به منظور لبريزشدن پيمانه ظلم و گناه ايشان ، تا حجت الهى از هر نظر بر ايشان تمام گردد، و چون با اختيار خود راه طغيان و سركشى را سپرى نموده اند عذاب بزرگ الهى در انتظار آنان است . اين طرز فكر با تفكر جبرى كه از ناحيه حاكمان آن عصر تبليغ مى شد در تعارض تام بود.
2. تبيين ستمگرى يزيد، با آن كه داعيه خلافت اسلامى داشت.
3. تكيه بر مسئله حفظ جايگاه بلند زن در تعاليم اسلامى و لزوم غيرت ورزى جامعه .
4. روشن ساختن اين نكته كه آنچه يزيد انجام داد نتيجه كفرورزى اوست و او اين جنايت را به سبب انتقام گيرى و از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله ، در عوض از دست دادن خويشان كافر خود در روز بدر انجام داد. بنابراين ، شمشيرى كه در كربلا بر حسين كشيده شد، شمشير مشركان در برابر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله پس از گذشت پنجاه سال است .
5. تكيه و تاءكيد بر آن كه حكومت و ولايت از آن آل محمد صلى اللّه عليه و آله است و بس .
6. مسئول دانستن كسانى كه طاغوت زمان را بر مسلمانان چيره ساختند، و برخورد با طرز فكرى كه آن را به قضا و قدر الهى ربط داده ، از مسئوليت پذيرى شانه خالى مى كنند.
7. تصريح به اينكه يزيد و پيروان و ياران او توانايى از بين بردن اهل البيت عليهم السلام را ندارند، نه تنها او، بلكه هيچ كس از عهده انجام آن بر نمى آيد .
8. بيان عظمت مقام شهيد و ارزش شهادت در اسلام .
9. مسئول دانستن يزيد پليد در فاجعه شهادت امام حسين عليه السلام
برگرفته از كتاب ره توشه راهيان نور
آخرین نظرات